امرووووز ما اینجا جمع شده ایم تا برای ژوژمانهای در راه اظهار نگرانی کنیم.
و فقط هم اظهار نگرانی و نه بیشتر
و از آنجایی که نگرانیهایمان در این راه اظهار میشوند نمیتوان آن را برای آنالیز گواش ناتمامی که "نمایشگاهی" بود ، نیز اظهار نمود.
گذشته از اینها این بنده حقیر فکر میکنم که اگر فردی با خصوصیات شخصیتی سرد و نادیده گیرنده بطوری ناگهانی با شما شروع به خوش رفتاری کند، شما نباید به اصطلاح "وا" بدهید چون هر لحظه ممکن است رفتارش با شما تغییر کند :/
ولی از سویی دیگر بخش بزرگی از من از این امر خوشحال میشود و درصورت کنترل نشدن افسار پاره خواهد کرد و باز گرداندنش با خداست....
خلاصه که عقل چیزی میگوید حس چیز دیگر °_°
و وینا هم کلا جدا از این دو تمرین آواز میکند و از آنجایی که به موسیقیهای خشن علاقه دارد تمریناتش چندان دلچسب نیست.
*وینا و کیگو را میتوان دو دشمن خونی معرفی کرد که بر سر تصاحب جایگاهی که خدا میداند چیست با هم رقابت میکنند*
غرور کیگو اجازه نمیدهد که تازه کاری مثل وینا وی را شکست دهد و از طرفی دیگر وینا با مینا پیوند عمیق تری دارد؛این روزها البته...
القصه که روزی دوست داشتنی بود^^
تا درودی دیگر بدرود
و فقط هم اظهار نگرانی و نه بیشتر
و از آنجایی که نگرانیهایمان در این راه اظهار میشوند نمیتوان آن را برای آنالیز گواش ناتمامی که "نمایشگاهی" بود ، نیز اظهار نمود.
گذشته از اینها این بنده حقیر فکر میکنم که اگر فردی با خصوصیات شخصیتی سرد و نادیده گیرنده بطوری ناگهانی با شما شروع به خوش رفتاری کند، شما نباید به اصطلاح "وا" بدهید چون هر لحظه ممکن است رفتارش با شما تغییر کند :/
ولی از سویی دیگر بخش بزرگی از من از این امر خوشحال میشود و درصورت کنترل نشدن افسار پاره خواهد کرد و باز گرداندنش با خداست....
خلاصه که عقل چیزی میگوید حس چیز دیگر °_°
و وینا هم کلا جدا از این دو تمرین آواز میکند و از آنجایی که به موسیقیهای خشن علاقه دارد تمریناتش چندان دلچسب نیست.
*وینا و کیگو را میتوان دو دشمن خونی معرفی کرد که بر سر تصاحب جایگاهی که خدا میداند چیست با هم رقابت میکنند*
غرور کیگو اجازه نمیدهد که تازه کاری مثل وینا وی را شکست دهد و از طرفی دیگر وینا با مینا پیوند عمیق تری دارد؛این روزها البته...
القصه که روزی دوست داشتنی بود^^
تا درودی دیگر بدرود
جمعه ۵ آذر ۹۵