پنجشنبه ۳۰ ارديبهشت ۹۵
اگه شما یه چاله تو حیاط خونتون داشتید که به هر جایی که فکرشو میکردید راه داشت، کجا میرفتید؟
منظورم اینه که حتی میتونستید به دنیایی که تو ذهنتونه برید!
هومم...
نمیدونم شاید دلیل اینکه دلمون میخواد بریم اینه که اینجا موفق نیستیم یا شایدم فقط این باشه که کنجکاویم؟
ولی یه وقتایی هست که آدم حاضره هر جا بره بجز جایی که الان هست :/
دو هفته دیگه دو تا ژوژمان دارم و اصلا نگران نیستم نمیدونمم چرا چون کارام اونجوری که باید خوب نیستن...
دو هفته دیگه نمایشگاه کتابه و هیجان زده م ولی به نظرم هیجانی شدن برای آدمای بچه و نامتعادله#چه قدرم که من بالغ و متعادلم#
امروز تولد قیصر و بزرگداشت سعدی و روز پدر و تولد یکی دیگه س کسی که نمیتونم خیلی راحت دربارش حرف بزنم چون دیگه نمی شناسمش مثل این میمونه که یه روح دیگه جسمشو تسخیر کرده باشه؛ چه میدونم شاید برای اون منم یه همچین حالتی باشم...
شباهت ما دو تا اینه که جفتمون داریم از یه چیزی فرار می کنیم و با این فرار خودمونو نابود میکنیم تقریبا مثل دوییدن به سمت دریایی از اسیده...
و امشبم ماه کامله؛ میگن ماه شب چهارده ولی الان سیزدهمه:/ #خودم میدونما نمیخواد برام توضیح بدید#
افسانه ها و یه حس بچگونه دیگه، که به ماه مربوط میشن باعث میشن برای خودم متاسف شم...
شاید زندگی تو دنیای واقعی خیلی دردناکه که بشرو وادار به خیال و فرار میکنه...
شاید بشر خیلی ضعیفه و یا شایدم احساساتش قویه و دردو خیلی خوب حس میکنه...
آوووووووو*زوزه میکشه و سرشو بالا میگیره*
راستش بذارید تا اینجا که نوشتم براتون یه افسانه ی گرگینه ای هم بگم :!
یکی بود یکی نبود دو تا داداش سرخپوست بودن که برای شکار میرن جنگل و به سختی یه چیزی شکار میکنن و وقتی میخوان ببرنش یه نفر میاد میگه من خیلی گشنمه میخوام اینو...
اون دو تا هم از گوشت شکارشون بهش میدن، اون که یه ShapeShifter تبدیل شونده#!# بوده به این داداشا قدرت اینوو میده که هر وقت خواستن تبدیل به گرگ شن و راحت تر شکار کنن همه چی خیلی خوب بوده و برای افراد قبیله شون شکار میکردن تا اینکه یه روز یکی از پسرا با یکی از افراد قبیله دعواش میشه و تبدیل میشه و اونو میکشه اون تبدیل شوندهه هم برای اینکه تنبیه شون کنه حق انتخابشونو ازشون میگیره و از اون به بعد وقتی که ماه کامل میشده اونا تبدیل به گرگی میشن که هیچ فهم و کنترلی رو خودش نداره و فرداش در حالی بیدار میشن که هیچی یادشون نیست...
خوب اینم افسانه امشب:/
خوشت اومد کیگو جان؟ البته قبلا با هم انگلیسیشو خونده بودیم :پی
به هر حال به قول پارک چانیول تو اهنگ two moons،به شب خوش اومدید
پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۹۵
اول از همه بگم این مطلب خیلی کلیه و خواهشا توهین نکنید :|
کی پاپ و پاپ پانک دو تا سبکه با مخاطبای خاص خودش 3; مخصوصا تو ایران. همونطور که می دونید معمولا آهنگای کی پاپ گروهی خونده میشه(حالا نه این که کلا سولو آرتیستا رو ندیده بگیرما) و گروهها بیشتر تو زمینه ر*قص، رپ و وکال فعالیت می کنن و گروههایی مثه cnblue که اینسترومنت کار کنن خیلی کمن:)
از طرف دیگه اعضای یه گروه پانک پاپ، گیتار بیس، گیتار برقی و درام و... کار میکنن؛ اصلا فکر کنید MCR مثل EXO بیاد وسط برقصه :|
دوتاشون سبکای لذت بخش و جوون پسندی اند و امروز بحث من و مهی سر این بود که تو کی پاپ بیشتر زحمت می کشن یا تو پانک/راک/متال/و...؛
مهی میگه تو کی پاپ؛ چون یه idol باید رقص تمرین کنه، بخونه، عکس بندازه، موزیک ویدیو ضبط کنه، v app بگیره، بره فن ساین و از این جور کارا
کی پاپر است دیگر :| تازه میگه به نظرش این چیزایی که من گوش می دم خیلی خشنه :D
ولی من میگم بند پرکتیس خیلی بیشتر از کارای بالا از آدم جون می گیره آخرشم انقدر که اونا(کره ایا) معروف میشن اینا معروف نمیشن :|
راستش من از جونم سیر نشدم که بیام از جنبه هنری بهش نگاه کنم ولی شخصا حسم اینه که کی پاپ بیشتر صنعتیه تا هنری :| نه اینکه پانک اینجوری نباشه نه ولی به هر حال...
بشر بی نهایت طلبه دیگه 3:
خوشحال میشم یه نفر اینجا ابراز وجود کنه و بگه فهمیده که من چی میگم!
هنوزم بالغ نشده
بیست/12/نودوچار
پنجشنبه ۲۰ اسفند ۹۴
ببینه حالش چطوره، چی کارا میکنه، از چی خوشحاله/ناراحته...
♣چقدر تو این مدت برای بهتر شدن تلاش کرده
اصلا پیشرفتی داشته یا نه
♠همچنان نابالغه؟ یا نه از همه لحاظی کامل شده؟
-
بازی؛سرنوشت
-
"پرنس" ناکتیس و یه سری موارد دیگه
-
S(he) be(lie)ve(d)♪♫
-
you can't spell LOVE without V
-
امروز 95/9/5 بود^^
-
زوال بشری (؟)
-
دایره مینایی (بخش اول)
-
#۵ چرا انتخاب نکردنو به انتخاب کردن ترجیح دادین؟!(وقتی انتخاب نکردن خوش یه انتخاب بود:|)
-
No need to use google translate you know?
-
#۷ و همچنین با خودتون تکرار کنید که: شما مسئول طرز تفکر دیگران نیستین