♦همچنان نابالغ♦


گرگ هاری شده ام(!)

گرگ زوزه غمگین سیاه سفید دپ

تو چه دانی در پس هر نگه ساده من

چه جنونی

چه نیازی

چه غمی ست...

تا جنون فاصله ای نیست از اینجا که منم...

بالاخره آنالیزمو تموم کردم! همه پروژه هامم کامل شد فقط مونده نماهنگم :)

به عنوان آخرین پروژه خوشنویسیَم میخواییم تابلو کار کنیم! از این برجسته ها! 

منم میخواستم یه چیزی از اخوان باشه که اینو پیدا کردم:) حالا بماند که چقدر ذوق مرگ شدم و هی خوندمش...

نمیدونم چرا زدم تو خط گرگ...

امروز با مهی رفتیم بیرون...

خیلی خوش گذشت فقط یکم ورشکست شدم...

این برای همین فعلا...

کار دارم بازم...

مـ رگ

یـ اسهای

نـ و شکفته

ا حمقانه ست :|

سومین روز از دومین ماه از نود و پنجمین سال از نمیدونم چی(مبدا تاریخ میشه دیگه)

: >

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
♦آدم باید بعضی وقتا بشینه پیش خودش
ببینه حالش چطوره، چی کارا میکنه، از چی خوشحاله/ناراحته...
♣چقدر تو این مدت برای بهتر شدن تلاش کرده
اصلا پیشرفتی داشته یا نه
♠همچنان نابالغه؟ یا نه از همه لحاظی کامل شده؟
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan