♦همچنان نابالغ♦


شهت :/

قرار بود دیشب اینو پست کنم ولی نشد دیگه:/
عنوانشم یه چیز دیگه بود ولی یادم نیست^^


یه ربطای خاصی به وفاداری و اینا داشت...

وفاداری؟o_O
مگه بلاگ آدمه؟ نمیدونم شاید وبلاگا هم احساس دارن^^ الان یعنی کیگو با من قهره؟
یا مثلا من الان باید بگم:
I'm back!
بعد اون بیاد دم در و بهم لبخند بزنه و آرشیومو بگیره و بگه:
Welcome back!
؟
اینجا رو میخواستم ژاپنی بگم ولی دیدم وزن و آهنگ انگلیسیش قشنگتره:/
تو فارسیم که نمیاییم بگیم من برگشتم!
+نمیدونم ولی شاید شما بگید...
از اینا که بگذریم به مکعب روبیک میرسیم که بالاخره یاد گرفتم درستش کنم:/
از صبح تا حالا سه چار دفعه مکعبامو خراب کردم دوباره درست کردم^^دیگه خاک نمیخوره^^
*کیگو با حالت معنی داری گلوشو صاف میکنه*
عه نمیخوام بنویسم خو!
*چشم غره میره*
هوف خیله خب! دوباره ورودم به بلاگو میگیریم:
نور،صدا،اکشن!
زاویه دید سوم شخص
مینا در بلاگو با کلید باز میکنه و میخواد بیاد تو که متوجه فنجونی که به سمتش پرتاب شده میشه و سریع درو میبنده و فنجون به در میخوره و میشکنه...
]کادر بسته[ چهره کیگو با یه اخم وحشتناک داد میزنه:چیه باز اومدی؟
دوباره از کی شکست عشقی خوردی؟
دوباره کدوم درستو افتادی؟
دوباره تصمیم گیری سر چی برات سخت شده؟
دوباره چه مزخرفی میخوای راجع به انیمه و سریال و اهنگ تحویلم بدی؟
چشماش پر از اشک میشه و ادامه میده:
من برای تو چیم؟مشاور مشکلات عشقی؟معلم خصوصی؟کیف پول؟چرا احساساتت به من انقدر میهمه؟اصلا حسی به من داری؟
+کیگو .... من....
-هیس!من نمیشنوم!الانم فقط برو بیرون...
]کادر بسته[ مینا دستشو مشت میکنه
و هیچی نمیگه
کیگو دستشو با پریشونی بین موهاش فرو میبره و اونا رو بهم میریزه...

خوب کات!بالاخره بعد از 34 تا برداشت خوب شد...
کارگردان که زیر چشماش گود رفته و سیاه شده دستور میده کارو تعطیل کنن و کیگو بدون اینکه یه نگاه خشک و خالی بهم بندازه میره تا لباساشو عوض کنه ... چی کار کنم دیگه آقا برای خودش یه پا سوپر استار شده و به ما که با پارتی اومدیم کار نداره^^

چه باحال میشدا! شغلم اینطوری بود! ولی من نمیتونم یه کار تکراری رو هی انجام بدم و از اونم بد تر اینه که کارگردان بدبختو میکشم تا منظورشو درک کنم^^
فعلا به بچه دبیرستانی بودن راضیم تا ببینم خدا چی میخواد^^

خو جوگیر جان من رفتم! نگاه داره به طرفدارای خیالیش امضا میده:/
*face palm*

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
♦آدم باید بعضی وقتا بشینه پیش خودش
ببینه حالش چطوره، چی کارا میکنه، از چی خوشحاله/ناراحته...
♣چقدر تو این مدت برای بهتر شدن تلاش کرده
اصلا پیشرفتی داشته یا نه
♠همچنان نابالغه؟ یا نه از همه لحاظی کامل شده؟
دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
Designed By Erfan Powered by Bayan